
داشتم
براین نماز ظهر وضو می گرفتم، دست ی به شانه ام زد. سلام و علیک کردیم.
نگاهی به آسمان کردو گفت« علی ! حیفه تا موقعی که جنگه شهید نشیم. معلوم
نیست بعد از جنگ وضع چی بشه. باید یه کاری بکنیم . » گفتم «مثلا چی کار
کنیم؟» گفت « دوتا کار ؛ اول خلوص،دوم سعی و تلاش .»
شهید حسن باقری
شهید حسن باقری