تانک عراقی آتش گرفت
یه سرباز خودش رو از تانک پرت کرد بیرون
گیج گیج بود
چپ و راستش رو نگاه کرد
سر جاش ایستاد
قمقمه اش رو برداشت
شروع کرد به آب خوردن
یکی از بچه ها نشانه رفت طرفش
علی اکبر زد زیر اسلحه اش و گفت:
چیکار می کنی؟ مگه نمی بینی داره آب می خوره؟
نگذاشت بزندش.
بعدش هم گفت:
شما مثل امام حسین علیه السلام باشید نه مثل دشمنای امام حسین علیه السلام
روایتی از زندگی شهید علی اکبر محمد حسینی
راوی: رضا محمدی
منبع: کتاب خط عاشقی ، صفحه ۱۴۵