ساعت یک و دو نصف شب بود
صدای شُرشُر آب می یومد
توی اون تاریکی دیدم یکی کنار تانکر آب نشسته و ظرف می شوره
یکی ظرفهای رزمنده ها رو جمع کرده بود و بی سر و صدا توی تاریکی می شست
جلوتر رفتم
دیدم حاج ابراهیم همته ، فرمانده ی لشکر ...
انسان بزرگ هر چه بالاتر میره ، خاکی تر میشه
این خصوصیت مردان خداست
خدایی بشیم...