با بچه های تفحص دنبال چند تا شهید می گشتیم
نشانی تقریبی محل شهادتشون رو می دونستیم
اما هر چی گشته بودیم خبری ازشون نبود
منطقه کاملاً رملی بود
یه روز داشتیم می گشتیم که باد شدیدی وزید
برا فرار از شن زار دویدیم و رفتیم زیر یه درخت پناه گرفتیم
وقتی وزش باد آروم شد ، خواستیم برگردیم که چیزی نظرمون رو جلب کرد
نگاه کردیم دیدیم پیکر مطهر همون شهدایی هستش که چند روزه دنبالشونیم
اونجا بود که حکمت وزش باد رو فهمیدیم ...
راوی: شهید علیرضا غلامی
منبع: سالنامه سرداران عشق ۱۳۸۸