loading...
پایگاه اینترنتی سربندهای خاکی×××آدرس جدید ما:http://shohada.louk.ir
تبلیغات ویژه همسنگران

آخرین ارسال های انجمن
montazerani بازدید : 282 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)




هیچ گاه نمی‌توانیم با هر نگاهی،نگاهی که پاک نباشد، اسمی‌از شهید بیاوریم؛ چه شهیدی که شناخته شده باشد. چه آن شهیدی که در قبل از شهادتش آدم آن را نشناسد


شهید احمد کاظمی

montazerani بازدید : 294 چهارشنبه 24 مهر 1392 نظرات (0)


باز یاد آتــش و خون می کنم
یاد فکــــه ، یاد مجـنون می کنم
یاد دهــــــلاویه ، یاد دهلــــــران
یاد قلــــبِ پُر امـــید عــاشقـــان
یاد ذکــر یا علـــی ، یا فـــاطــمه
یاد دل هــایی به دور از واهـمــــه
عشق بازی با خــــدا یادش بخیر
نیمه شــب ها و دعــا یادش بخیر
در دلِ شب حمله ها ، یادش بخیر
کـــربلای جبهه ها یادش بخیر

montazerani بازدید : 311 جمعه 19 مهر 1392 نظرات (0)

هم قد گلوله توپ بود

گفتم: چه جوری اومدی اینجا؟

گفت:با التماس!

گفتم:چه جوری گلوله رو بلند می‌کنی میاری؟

گفت:با التماس!

به شوخی گفتم،می‌دونی آدم چه جوری شهید میشه؟

لبخندی زد و گفت:با التماس!

تکه‌های بدنش رو که جمع می‌کردم،فهمیدم چقدر التماس کرده....



montazerani بازدید : 340 پنجشنبه 11 مهر 1392 نظرات (1)


شهید سید محمد علی جهان آرا:

بچه ها!اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح خواهیم کرد.
مواظب باشید که ایمانتان سقوط نکند!
شادی روح شهیدان جهان آرا و مادر شهیدان صلوات


montazerani بازدید : 313 پنجشنبه 04 مهر 1392 نظرات (0)

چه کسی خبر دارد از دل مادری که ،
پسرش موقع رفتن سرشو خم کرد.....
تا از در خونه رد بشه.......
ولی بعد از ۲۰ سال....
فقط چند تیکه استخوان ازش آورده باشند.....

montazerani بازدید : 653 جمعه 29 شهریور 1392 نظرات (1)
"صراط"
چند روز پیش با دوستان بحث کردیم در مورد همین لباس مستهجنی که داره در بین عموم مردم جا میفته و به نوعی لباس عرفی بانوان شده؛ بلااستثنا تمامی دوستان بنده (همشون مجردن!) از وضعیت به وجود اومده به شدت شاکی بودن و میگفتن چرا نیروی انتظامی و اماکن و امثالهم با این خانومایی که در سطح خیابون چنین لباس هایی میپوشن برخورد نمیکنن.

یکی از دوستان که دستی در فیس بوک دارن یه چیزایی گفتن که خوبه شما هم مطلع بشید. این دوستمون گفت الان اگه توی فیس بوک سرچ بکنید "ساپورت" بیش از بیست – سی صفحه براتون باز میشه که همگی دارن عکس های مختلف از بانوان ایرانی که این لباس رو پوشیدن منتشر می‌کنن؛ برخی از این عکس ها مخفیانه از سطح خیابون گرفته شده و بخش قابل توجهی از این تصاویر توسط خود افراد عکس برداری و منتشر شده.

نکته بعدی، کامنت هایی هست که پایین این عکس ها گذاشتن، رفیقمون میگفت بعضی هاشون رو که میخونم دود از سرم بلند میشه! می‌گفت خیلی از این خانوم هایی که چنین عکس هایی رو توی فیس بوک Share کردن اصلاً از اینکه چنین نظراتی رو پایین تصاویر خودشون ببینن لذت می‌برن!!

از اونجایی که امروزه فراگیر شدن اینترنت و شبکه های اجتماعی و تأثیری که این شبکه های مجازی در زندگی حقیقی و تغییر ساختار حکومت ها دارن، جا داره خیلی سریع و ضربتی به این موضوع رسیدگی بشه.

من اسم این بمباران جنسی و تحریک سطح عمومی جامعه رو میزارم آندلاسیزاسیون ایرانی!!


آیا من مبتلا به بیماری توهم توطئه هستم که فکر می‌کنم خیلی سازمان دهی شده دارن این پوشش رو بین زنان ایرانی جا می‌ندازن؟
آیا من خیلی احمق هستم که فکر میکنم داریم به سمت آندلس و سرنوشت مسلمانان اسپانیایی حرکت می کنیم؟
آیا من دیوانه هستم که چنین مطلبی رو برای بار چندم در وبلاگم منتشر کردم؟
آیا من با انتشار این مطلب دارم ترویج گناه می کنم؟
آیا من بیش از اندازه به این موضوع و این پوشش حساس شدم؟
آیا بی غیرت شدن مردان باعث این وضع شده؟
آیا بی‌خیالی مسئولین باعث چنین اتفاقی شده؟
آیا شبکه های ماهواره ای روی سبک زندگی مردم کشور ما اثر گذاشته؟
آیا لقمه هایی که آلوده به حرام هستن دارن چنین بلایی سر جامعه ی ما میارن؟
آیا ... لا اله الا الله ...!

شهدا شرمنده ایم...

montazerani بازدید : 309 پنجشنبه 28 شهریور 1392 نظرات (0)
گفتم که : چرا دشمنت افکند به مرگ ؟

گفتا که : چو دوست بود خرسند به مرگ

گفتم که : وصیتی نداری ؟ خندید ...

یعنی که همین بس است : لبخنــــد به مـــرگ ....

«قیصر امین‌پور»

montazerani بازدید : 342 سه شنبه 19 شهریور 1392 نظرات (0)

سه رزمنده بسیجی، در مجالی که یافته اند ...

در کانالی باریک به نماز ایستاده اند.
کانالی که برای این رزمندگان، هم "محرابِ نبرد" است و هم "محرابِ نماز" !!!
و چه محرابی از این نزدیک تر به بارگاهِ الله؟

montazerani بازدید : 306 شنبه 16 شهریور 1392 نظرات (0)
  • امروز برای شهــــدا وقت نداریم

    از عشق مگو قصه، که مــــا وقت نداریم


    با حضرت شیطان سرمان گرم گنــــاه است


    از بهر ملاقات خــــــدا وقت نداریم


    در کوفه تن غیرتمــــان گوشه نشین است


    بهر سفـــر کرببلا وقت نداریم


    هر چند که خوبست شهیدانــــه بمیریم


    زیباست ولی حیف که مـــا وقت نداریم

montazerani بازدید : 341 پنجشنبه 14 شهریور 1392 نظرات (0)


با قایق گشت می زدیم. چند روزی بود عراقی ها راه به راه کمین می زدند بهمون.


سر یک آب راه، قایق حسین پیچید روبرویمان. ایستادیم و حال و احوال. پرسید «چه خبر؟»


- آره حسین آقا. چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده،


مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم، مراقب بچه ها باشیم. عصر که می شه،


می پریم پایین، صبحونه و ناهار و شام رو یک جا می خوریم.»


پرسید «پس کی نماز می خوانی؟»


گفتم «همون عصری.»


گفت «بی خود.» بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همان جا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم.

montazerani بازدید : 313 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (1)

شهید همت میفرماین که:
در همین عملیات والفجر 4 هنگام رسیدن به میدان مینی که پاکسازس نشده بود
یک بسیجی رو دیدم که رفت رو سیم خاردار دراز کشید اونم از نوع حلقویش و بعد گف رد شین!!!!!
کسی اینقدر عاشق؟؟؟؟!!!!!!!!!
عشق بدون شناخت نیست........

montazerani بازدید : 336 شنبه 02 شهریور 1392 نظرات (0)


تنها پسر خانواده مؤمنی بود؛ مادرش بعد از کلی نذر و نیاز و توسل به امامزاده‌های ایلام، علی را از خداوند گرفت؛ آن هم در ماه مبارک رمضان و شب شهادت حضرت علی(ع). علی تنها برادر و نورچشمی ۵ خواهر بود تا اینکه در یازده سالگی رفت پی طلبگی و در ۱۵ سالگی به شهادت رسید؛ جالب اینجاست که پیکر شهید طلبه «علی مؤمنی» بعد از ۱۵ سال با توسل مادر علی به حضرت ابوالفضل(ع) به آغوش مادرش بازگشت.


montazerani بازدید : 332 شنبه 26 مرداد 1392 نظرات (0)


نیمه های شب از اتاقش صدای گریه و ناله می آمد. بچه ام داشت نماز شب می خواند. نخواستم مزاحمش بشوم.

تا اذان صبح نماز خواند و دعا کرد و ناله زد.

برای نماز صبح سجاده را باز کردم.دیدم از بس اشک ریخته؛ مهر سجاده خیس شده است. آن موقع محمد سیزده ساله بود

montazerani بازدید : 366 دوشنبه 21 مرداد 1392 نظرات (0)

مرد آمده بود چیزی بگوید
سرفه امانش نداده بود
چه می‌توانست بگوید
وقتی تمامِ فهمِ یک شهر از جانباز
.
.
.
سهمیه دانشگاه است

وبعد از مرگ،شاید اسم یک کوچه...




پی.نوشت :
وقتی میگی بابام جانبازه یاخانواده شهدا و ... هستیم اولین چیزی که میگن با سهمیه رفتی دانشگاه ؟؟؟
ولی کسی نمیگه از داغ نبودش چی کار میکنی...

montazerani بازدید : 330 دوشنبه 21 مرداد 1392 نظرات (0)


نزدیک عملیات بود. میدانستم دختر دار شده. یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون.

گفتم: این چیه؟


گفت: عکس دخترمه.


گفتم: بده ببینمش.


گفت: خودم هنوز ندیدمش.


گفتم: چرا؟


گفت: الان موقع عملیاته. میترسم مهر پدر و فرزندی کار دستم بده، باشه بعد...


"شهید مهدی زین الدین"

montazerani بازدید : 338 یکشنبه 20 مرداد 1392 نظرات (0)

چشم هایت کو برادرم!
چی...؟چی...؟
فدایش کردی؟
برای چی؟برای کی؟
برای دفاع از ناموست!!؟
آه...،خوب شد که امروز دیگر نیستی.نیستی تا ببینی.
چی رو؟
هیچی...!!هیچی...!!

montazerani بازدید : 320 شنبه 19 مرداد 1392 نظرات (2)

اندازه پسر خودم بود ؛ سیزده ، چهارده ساله .


وسط عملیات یه دفعه نشست . . .


گفتم :«حالا چه وقت استراحته بچه ؟»


گفت : «بند پوتینم شل شده ، می بندم راه می افتم ..»


نشست ولی بلند نشد . هر دو پاش تیر خورده بود .


برای روحیه ما چیزی نگفته بود ..

montazerani بازدید : 349 جمعه 11 مرداد 1392 نظرات (0)

سلام مادر، از سازمان آمار مزاحم میشم.

شما چند نفرید ؟

مادر سرشو پایین میندازه و سکوت میکنه،

بعد میگه:

میشه خونه ما بمونه برای فردا ؟

چرا مادر ؟

آخه شاید فردا از پسرم خبری برسه . . .
montazerani بازدید : 346 پنجشنبه 10 مرداد 1392 نظرات (0)


الـــــقدس لــــــنا...

از بچگی با این شعار به پیشواز روز قدس رفتیم...
.
.
.
.
به امید روزی که با این شعار وارد قدس عزیز شویم(ان شاءالله)
montazerani بازدید : 339 چهارشنبه 02 مرداد 1392 نظرات (0)

این پسرداروندار مصطفاست

بس نمک دارد،نمکدان خداست

آیت الکرسی برایش خواندند

ماه رادورسرش گردانداند

تاخداهست وخدائی میکند

مجتبی مشگل گشائی میکند

میلادکریم اهل بیت مبارک

montazerani بازدید : 396 دوشنبه 31 تیر 1392 نظرات (0)


تو تابستون امسال با اون گرمای خفه کننده اش توی اتوبوس نشسته بودم.

یه دختر کوچولوی 8-9 ساله هم به خاطر نبود جا دور از مامانش نشسته بود رو صندلی ته اتوبوس.
دختر کوچولو روسری اش رو خیلی زیبا با رعایت حجاب همراه چادر عربی سرش کرده بود.
خانوم بدحجابی که پیش دختر کوچولو نشسته بود و خودشو باد میزد با افسوس گفت:
(توی این گرما اینا چیه پوشیدی؟از دست اجبار این مامان باباهای خشک مقدس...تو گرمت نمیشه بچه؟)
همون لحظه اتوبوس ایستاد و باید پیاده میشدیم.
دختر کوچولو گره ی روسری اش رو سفت تر کرد و محکم و با اقتدار گفت:
(چرا گرممه... ولی آتیش جهنم از تابستون امسال خیلی خیلی گرم تره...)
دختر کوچولو پیاده شد و اون خانم بدحجاب سخت به فکر فرو رفت..

montazerani بازدید : 348 شنبه 29 تیر 1392 نظرات (0)


شبکه المیادین خبر داد یکی از مسئولین حرم حضرت زینب(س)

در اثر حمله تروریستی خمپاره‌ای شورشیان سوری

علیه حرم حضرت زینب در حومه دمشق به شهادت رسید.

montazerani بازدید : 351 پنجشنبه 27 تیر 1392 نظرات (0)

دیروز پدران وبرادران ما درصف خون وحماسه

ایستادند تا بمانیم…..!

امروز آمده ایم تاامانت کربلا رابه عاشورائیان برسانیم


دیروز کلاشینکف بودومین شهادت و امروز قلم

واندیشه وعشق!

جهاد بابی است که خداوند جز بر خواص خود نمی گشاید


وجهاد تا آخرین نفس ادمه دارد….

montazerani بازدید : 334 پنجشنبه 27 تیر 1392 نظرات (0)

در خیال، خیلی زودتر از خودم به بهشت‌زهرا(س) رسیده بودم. با دوستم سر مزار شهید رفتیم. خشک بود و هیچ بویی حس نمی‌کردیم. راست می‌گفتند، همة آن بو به خاطر اسانس‌های خشکی بوده است که به سنگ مزار شهید می‌زدند و هر وقت ذره‌ای رطوبت به آن می‌خورد بویش بلند می‌شود. خوشحال بودیم که بالاخره ته ماجرا را درآوردیم. در همین حس و حال بودیم که صدایی ما را به خودمان آورد. برگشتیم. جوانی بود با سر و وضعی مثل رزمنده‌های جنگ. چهره‌اش آشنا بود.
جا خوردم. خود شهید بود. خیلی آرام به ما نزدیک ‌شد. دوستم هم مثل من خشکش زده بود.
حالا می‌خواهید توی امتداد چی بنویسید؟
گیج و منگ بودم. سعی کردم خودم را کنترل کنم. نفس عمیقی کشیدم و گفتم: «خُب، می‌نویسیم که مزار شما بوی عطر نمی‌ده و همه‌اش کار...»
سکوت کرد. نگاهش را از من برنمی‌داشت. فکر کردم زیاده‌روی کرده‌ام و نباید همین اول این‌طوری صحبت می‌کردم. لبخند ریزی زد و گفت: «این چیزی که می‌گی درسته. اما می‌خواهم یه چیزهایی‌رو بگم که فراموش نکنی بنویسی.»
کمی مکث کرد و ادامه داد: «من تک پسر خانواده‌ بودم. مادرم کلی آرزو برایم داشت. هم‌سن و سال شما بودم. اما مادرم را راضی کردم و رفتم جبهه. رفتم جایی که اول و آخرش گلوله بود و انفجار. برای چی رفتم؟ برای اینکه شما امروز راحت زندگی کنید و راست راست راه بیفتید بیایید اینجا و بعدش بنویسید: قبر فلانی بوی عطر نمی‌ده! نمی‌خوام جلوتون‌‌رو بگیرم. شاید لازم دیدید این مطلب‌رو چاپ کنید. من هم نمی‌گم چاپ نکنید،‌ اما مواظب باشید حرمت شهدا و خانواده‌هاشون‌رو نشکنید. یادتون باشه که ما برای چی جنگیدیم و خانواده‌هامون چه غم‌های بزرگی توی سینه‌هاشون دارن. یه مطلب‌رو هم فراموش نکنید که کرامت داشتن و نداشتن یک شهید در مقابل خود شهادت، چندان مهم‌‌تر نیست. توی روزگاری که همة دنیا دنبال خوش‌گذرانی و مادی‌گرایی هستن، اینکه جونت‌رو بگیری کف دستت و برای دین و وطنت بجنگی، کم کرامتیه؟!
نشریه امتداد،شماره 45، مهر 1388،صفحات (29-29)

montazerani بازدید : 334 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (0)
  • یاد پلاک بخیر که شماره پرواز بود؛
  • یاد چفیه بخیر که علامت زهد بود و برآورنده بسیاری از نیازها؛
  • یاد پوتین هایی بخیر که مشکی بودند اما از پس خود ذره ای تیرگی و تاریکی بر جای نگذاشتند؛
  • یاد لباس هایی بخیر که از بس عزیز بودند، خدا زمین را به رنگ آنها آفرید؛
  • یاد بی سیم بخیر که رابط آن ها و آسمان بود؛
  • یاد مین بخیر که سکوی پرواز بود؛
  • یاد گلوله ها بخیر که قاصد وصال بودند؛
  • یاد سنگر بخیر که مفصل ترین میهمانی اشک و خلوص را بدون خرج های کلان ترتیب می داد؛
  • کوتاهی کردیم... فریب خوردیم ... فراموش کردیم ...
  • شهدا شرمنده ایم ...

montazerani بازدید : 349 چهارشنبه 26 تیر 1392 نظرات (0)


شهیدی که به بلال جبهه‌ها معروف بود

شهید سلیمانی شاخصه جالبی داشت. وی به دلیل صوت زیبا در قرائت قرآن کریم و اذان به بلال جبهه‌ها معروف شد.


به گزارش گروه حماسه و مقاومت فارس(باشگاه توانا)، شهید «علی‌اشرف سلیمانی» در سال 1347 در شهرستان سرپل ذهاب به دنیا آمد؛ او قبل از پیروزی انقلاب با اینکه 10 سال بیشتر نداشت، در اکثر برنامه‌های مذهبی و مبارزات علیه رژیم طاغوت دوشادوش بزرگترها حضوری فعالانه داشت و بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نیز در این راستا قدم‌های بلندی برداشت.


علی‌اشرف پس از آغاز جنگ تحمیلی به همراه خانواده‌اش به شهر اسلام آباد غرب مهاجرت کرد و در آنجا به ادامه تحصیل مشغول شد؛ او علاقه زیادی برای رفتن به جبهه داشت حتی چندین بار جهت اعزام مراجعه کرد اما به دلیل سن کمی که داشت پذیرش نشد. بالاخره او در بسیج دانش‌آموزی ثبت‌نام کرد و پس از مدتی با تلاش فراوان موفق شد به جبهه اعزام شود.

همسنگران

حاج حمید

محکآسایشگاه خیریه کهریزک

بنیاد خیریه مهر نور, بنر حمایتی,بنر خیریه,بنر مهر نور

در انتظار یار

سربداران

لوگوي ما

هواداران کربلایی مجید نریمانی

پایگاه سایبری بشارتی هامعبر سایبری منتظران مهدیلوگوي ما

پایگاه مقاومت بسیج شهید شاهسونی

mahdibiya.ir ║ مـهـدے بـیـا

ایثار و شهادت در دفاع مقدس

در انتظار او ...

ذاکرين12

پايگاه اينترنتي كميل

پاتوق عمارها

معبرسايبري ساوه

عطرکربلا


پايگاه اينترنتي كميل


مولامهدی گل یاس

تعداد صفحات : 7

درباره ما
نویسندگان گروه: بگذار گمنام بمانیم http://sarbandhay-khaki.ir
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    لینک دوستان
  • شاهدان زمان
  • تبادل لینک
  • ♦ منتظران شهادت ♦
  • باب اسفنجی
  • تور تایلند
  • گنجینه
  • خاکریز سایبری خادم الشهداء
  • پایگاه فرهنگی مهدیاردوزدوزانی
  • مولا مهدی گل یاس
  • تبادل لینک
  • اس ام اس خنده دار
  • سایت تفریحی و سرگرمی
  • پروژه مقاله برنامه
  • وبلاگ آمنین
  • معبر سایبری♥ســــــاوه♥
  • قندون
  • شهدای شهرستان مهران
  • هیئت منتظران حضرت مهدی (عج)شهرستان مهرا
  • لایسنس موقت نود32 رایگان
  • خرید شارژ ایرانسل
  • ????? ????
  • سایت تفریحی
  • بنر سازان آینده
  • کسب درامد اینترنتی
  • هدف از صالحین تغییر رفتار است
  • نوجوانان پایگاه شهید سید مصطفی خمینی
  • خبرنامه
  • هواداران کربلایی مجید نریمانی
  • پایگاه فرهنگی مذهبی جنگ و زن
  • رزمنده سایبری ولایت
  • سایت تبادل لینک ترانه سکوت
  • طرح با تو حرف می زند
  • چت روم فارسی
  • شهدا
  • «وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنیم»
  • شهدای صحنه
  • قلم سرخ
  • لینک باکس اندیشه گستر
  • ازشهداتابهشت
  • دریای بی کران
  • شارژایرانسل
  • هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله
  • پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان زنجان
  • خاکیان افلاکی
  • در انتظار یار
  • مرکا(شهدا ذخائر عالم بقا هستند)
  • مرصاد(کمین گاه حق)
  • ahmad kazemi
  • یوسف زهرا(عج)
  • حضرت مهدی(عج)...دلتنگتم
  • نردبان عروج
  • کربلایی 110
  • گروه تواشیح معراج النبی (ص) شهرستان بابل
  • شوریده و شیدا
  • رزمنده سایبری
  • آیینه ی خدا
  • جـــــنـــــگ نـــــــــــــرم
  • خـورشـیـد طــوس
  • قلم بلاگ
  • از عــــمـــــق وجــــــود
  • شـیـطـان پـرسـتـی
  • سیب سلامت
  • به سوی رستگاری
  • ایمان به توانایی های خود
  • ابزارهای رایگان وب ابزارک
  • صراط علی ع
  • جوان آسمانى
  • پایگاه اطلاع رسانی روح الامین
  • لاله های بخش کومله
  • خیمه گاه اباالفضل(ع)
  • عاشقانه های من
  • هوانورد
  • html
  • جمعه و انتظار
  • به یاد اون روزها...!
  • بچه مسجدی ها
  • به دنبال رفیق
  • روزنوشتــــ ـهآیِ من
  • شلمچه سرزمين عاشقان وعارفان
  • به یاد شهدا ، شهدا التماس دعا
  • نمره ما پیش شهدا چنده؟
  • عقربه های زمان....
  • شهید علم الهدی
  • شهید مطهری
  • شهید دیالمه
  • شهید چمران
  • شهید آوینی
  • (our magic teacher)
  • مسعود ده نمکی
  • حب العباس
  • آیه الله مکارم شیرازی
  • ریاست محترم جمهوری
  • سایت تخصصی مقام معظم رهبری
  • دفتر مقام معظم رهبری
  • وب سایت امام خمینی ره
  • آخرین مطالب ارسال شده
  • نظرسنجی
    شادی روح شهدا صلوات بفرستید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 653
  • کل نظرات : 402
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 187
  • آی پی امروز : 122
  • آی پی دیروز : 39
  • بازدید امروز : 841
  • باردید دیروز : 75
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 8
  • بازدید هفته : 916
  • بازدید ماه : 1,107
  • بازدید سال : 27,109
  • بازدید کلی : 1,761,371