![/media/95245?lid=199656 افسران - ماهیت جنگ...](http://media.afsaran.ir/si4Wpj_133.jpg)
امروز دشمن داره یکی یکی جوونای ما رو آروم و بی سروصدا شهید می کنه ! امروز ماهیت جنگ عوض شده ! اینجا هم باید خرازی و باکری و زین الدین ها بیان تا مگه فرجی حاصل بشه !
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
217 | 6791 | sarbandhay |
![]() |
183 | 6872 | baran |
![]() |
61 | 4487 | msn |
![]() |
16 | 1160 | baran |
![]() |
1 | 771 | msn |
![]() |
2 | 971 | msn |
![]() |
4 | 892 | msn |
![]() |
1 | 758 | msn |
یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن همه بچه ها را جمع کرد و با صدای بلند گفت: کی خسته است؟
گفتیم: دشمن.
صدا زد: کی ناراضیه؟
بلند گفتیم: دشمن
دوباره با صدای بلند صدا زد: کی سردشه؟
ما هم با صدای بلندتر گفتیم: دشمن
بعدش فرماندمون گفت: خوب دمتون گرم، حالا که سردتون نیست می خواستم بگم که پتو به گردان ما نرسیده !!!
یه همچین رزمنده هایی داشتیم ما
برا شروع عملیات کربلای چهار منتقل شدیم آبادان
به عنوان غواص خط شکن زدیم به دل دشمن
وقتی وارد معبر دشمن شدیم ، سعید محمدی اصل رو دیدم
باورم نمی شد ، هر دو پایش قطع شده بود
پیکرش هم افتاده بود یه گوشه از معبر
دهانش رو نگاه کردم دیدم پر از خاکه
یه لحظه بغض گلویم رو گرفت
وقتی برگشتیم علت کارش رو از بچه ها پرسیدم
گفتند: وقتی ترکش خورد به پای سعید ، دهان خودش رو پر از خاک کرد
می خواست از شدت درد صدای ناله اش بلند نشه تا عملیات لو نره
خودش رو فدا کرد تا بچه ها قتل و عام نشن ...